فضای کار اشتراکی ریسون|سالن کنفرانس ریسون

نوآوری، یک محصول یا یک پروژه؟

نوآوری یک پروژه نیست. پروژه‌ها کوتاه‌مدت هستند و باید قبل از یک زمان خاص به خروجی رسیده باشند. همچنین اجرای هر پروژه، در یک چارچوب مالی خاص اتفاق می‌افتد، که خروج از آن باعث می‌شود پروژه را شکست خورده به حساب بیاوریم.
پروژه، کاری است که یک بار برای همیشه اتفاق می‌افتد، مثل نصب قفسه‌های انباری یا ساختن یک خانه درختی که برای یک‌ بار انجام شده و تمام می‌شود. اما نوآوری بخشی از DNA شرکت است، چیزی که باید در یکایک فعالیت‌ها و پروژه‌ها بروز داشته باشد.

بسیاری از شرکت‌ها یک بودجه خاص برای نوآوری تخصیص می‌دهند و یا در یک بازه زمانی از آن، انتظار خروجی مشخصی دارند. هر رویکردی که برای نوآوری محدودیت ایجاد کند یا عملکرد آن را به گونه‌ای مورد ارزیابی قرار دهد که اثر ضعف دیگر ساختارها را بر آن نادیده‌ بگیرد، اشتباهی است که می‌تواند شرکت را از مزایای نوآوری محروم سازد.

نوآوری و کارآفرینی؛ اصول و تعاریف

نوآوری بیشتر شبیه یک محصول است. محصولی که یک چرخه عمر دارد با این تفاوت که چرخه عمرش پایانی ندارد بلکه با اعمال بازنگری دوباره تاثیرگذار و سودآور خواهد بود.
نوآوری مانند یک محصول نیازمند سرمایه‌گذاری است، یک سرمایه‌گذاری مستمر که از لحاظ خروجی بیشتر شبیه یک سرمایه‌گذاری جسورانه است تا یک سرمایه‌گذاری بلند مدت با سود تقریبا مشخص و ریسک پایین.

جزئیات دشمن نوآوری

برخی شرکت‌ها برای پرداختن به نوآوری، به دنبال مشخص کردن دقیق نیازمندی‌های آن هستند. طولانی شدن فاز شناخت نیازمندی‌ها در این شرکت‌ها سبب ایجاد ناامیدی نسبت به ثمردهی نوآوری می‌شود. بهتر است نوآوری را به شکل یک محصول استارتاپی ببینیم. محصولی فرصت‌آفرین که ارزش یک سرمایه‌گذاری پر از ریسک را دارد.
بهتر است به جای پرداختن به نوآوری از یک کانال خاص که خروجی مطلوب آن با ریسک بالایی همراه است، یک سبد از اقدامات نوآورانه تهیه کنیم و به جای پرداختن به جزئیات نیازمندی‌ها، هزینه را صرف سنجش کیفیت اثرگذاری آن‌ها از دیدگاه مشتری‌ کنیم و بدین طریق با توزیع ریسک، خود را از منافع به نتیجه رسیدن برخی از این اقدامات بهره‌مند کنیم.

بازخوانی نوآوری

نوآوری، اجرای بسیار هنرمندانه ایده‌های موجود در شرکت است. برای دستیابی به نوآوری فرهنگی مورد نیاز است که تحمل شکست را داشته باشد، پذیرای تغییر باشد، به کارکنان قدرت اختیار بدهد.همچنین استراتژی سرمایه‌گذاری متفاوت و آموزش مهارت‌های خاصی باید در دستور کار شرکت قرار گیرد.

راهکارهایی برای تقسیم‌بندی بازار بر اساس تفاوت مشتریان

ایده های نوآورانه در ذهن تیم شما، مشتریان حاضر در صف دریافت خدمات، متصدیان ترمینال بانکی و مهندسین فنی شرکت هستند. کاغذبازی‌ها را کم کنید و چابکی سازمان برای دستیابی به این ایده‌ها را افزایش دهید. بهترین روش این است که اجازه بدهید صدای همه شنیده شود.
صدای آن‌ها را از نزدیک بشنوید، کارگاه‌های نوآوری که زمینه تعامل مستقیم افراد، طرح ایده‌ها و چکش‌کاری آن‌ها را فراهم می‌کند، بهترین روش برای احترام به خلاقیت و نوآوری است.

طلاح کارآفرینی شاید هنوز برای جمع کثیری از افراد جامعه ما مفهومی جا افتاده نباشد. کارآفرینی چه به معنای راه اندازی کسب و کار باشد و چه تعاریف دیگر، به هر حال آنچه مهم است این است که رشد و توسعه هر جامعه ای به پرورش نسلی توانمند و کارآفرین وابسته است .

غالب روانشناسان معتقد هستند که سن طلایی شکل گیری ویژگی های فردی، سن 1 الی 5 سالگی می‌باشد. به طور خلاصه می‌توان گفت، کارآفرینی کودک یعنی توجه به روش های تربیتی کودکان به نحوی که ویژگی های اصلی کارآفرینی در آنان تقویت شود.

کارآفرینی چیست؟
کارآفرینی کودک چیست ؟
کارآفرینی کودک مفهومی جدید در ادبیات کارآفرینی و از طرفی از الزامات اساسی توسعه پایدار در هر جامعه ای است . کارآفرینی کودک به معنای کار کودک و یا آموزش مهارت های کارآفرینی به کودکان نیست بلکه هدف از کارآفرینی کودک توجه به اصول تربیتی کودکان است، به گونه ای که ویژگی های فردی کارآفرینی از جمله خلاقیت، مسئولیت پذیری، هوش هیجانی، آشنایی با مفهوم پول، احترام به محیط زیست و … در کودکان نهادینه شود.

برای تربیت کودکانی کارآفرین، می‌بایست ویژگی‌های فردی کارآفرینی (مسئولیت پذیری، خلاقیت، آشنایی با مفاهیم پول و…) از طریق الگوسازی و به‌کارگیری ابزارهای مناسب مانند اسباب بازی‌ها و مواد آموزشی) در آنان تقویت شود.

کارآفرینی و اشتغال
بی تردید پرداختن به موضوع کارآفرینی یکی از جذاب ترین حوزه های پژوهشی در بین دانشجویان و محققان به شمار ‌می‌رود. از طرفی کارآفرینی مفهومی است که ارتباط بین دانشگاه، جامعه و صنعت را تشریح می‌نماید. این ارتباط می‌تواند یکی از عوامل شکوفایی اقتصاد و اشتغال یک کشور شود.

علی رغم فرصت‌های قابل توجه در بازار کار ایران، آمارهای رسمی بیانگر نرخ بالای بیکاری در کشور می‌باشد. نرخ بیکاری جوانان 25 الی 29 سال در 1393 بالغ بر 8/28% می‌باشد. ولی می‌توان با محکم کردن پایه های زیرساختی کشور در حوزه کارآفرینی قطعاٌ این نرخ را با کاهش رو در رو کرد.

کارآفرینی کودک به معنای کار کودک نیست
آرتور شوپنهاور معتقد است که اگر آموزش چیزی را پیش از پنج سالگی آغاز و باوقار وآرامش فراوان آن را به گونه ای مداوم تکرار کنید برای ابد در ذهنتان باقی خواهد ماند. کارآفرینی کودک نه‌تنها به معنی کار کودک نیست بلکه ماهیتاً و اساساً با آن متفاوت است. کار کودک فعالیتی اجباری جهت کسب درآمد می‌باشد و فعالیت آموزشی هدفمندی محسوب نمی‌شود. همچنین کار کودک باعث محرومیت کودک از آموزش و یادگیری می‌شود.

کارآفرینی کودک به‌معنای ” آموزش کارآفرینی به کودکان” نیز نمی‌باشد. سن کودکی زمان مناسب برای یادگیری دانش و مهارت کارآفرینی ( در معنای اقدام به کارآفرینی به‌صورت جدی و واقعی، نه ساختگی یا تمثیلی) نمی‌باشد، بلکه زمان بسیار مناسبی برای ایجاد و توسعه ویژگی‌های شخصیتی کارآفرینانه در کودکان می‌باشد.

کارآفرین کیست؟
خلاقیت کودک
همه کودکان ذاتاَ خلاق هستند، لیکن به طرز باور نکردنی ای خلاقیت آنان توسط والدین و مربیان سرکوب می‌شود. فراهم کردن زمینه خلاقیت کودکان، شناسایی و از بین بردن موانع خلاقیت آنان، باعث خواهد شد نسلی خلاق و مبتکر پرورش یابد. این نسل در آینده به کارآفرینانی تبدیل خواهند شد که از فرصت‌های موجود به نحو مؤثرتری استفاده می‌نمایند و پیشرفت‌های برای کشور و جامعه خود علل خصوص مشکل اشتغال‌زایی را به ارمغان می‌آورند.

به عقیده ی بسیاری از متفکران، کارآفرینی باید از همان روز اولی که کودک به مدرسه می رود به او آموزش داده شود. یک تفاوت عمده بین آموزش کارآفرینی به بزرگسالان و کودکان وجود دارد وآن هم این است که این آموزش در وجود کودکان نهادینه می شود و باعث می شود که درطول مسیر زندگیش کنجکاو، فعال و پویا باشد.

برای بوجود آمدن ذوق و انگیزه در کودکان گاهی پدر و مادرها نباید هر گونه امکاناتی را در اختیار فرزندانشان قرار دهند. به عبارتی گاهی کمبود امکانات و تجهیزات باعث می شود که کودکان خلاقیت خود را به کار گیرند و برای بوجود آوردن راه حل های جدید دست به کار شوند.

کارآفرینی در خون کسی نیست. مهارت آموختنی است. درواقع یک ذهنیت است. و چه زمانی بهتر از کودکی و نوجوانی برای ایجاد این ذهنیت؟ پس ایده های درآمدزایی فرزندانتان را سخره نگیرید و برای اجرای ایده هایشان کنارشان باشید تا بیاموزند.
چند مورد برای تشخیص ویژگی‌های کارآفرینانه کودکان:
اعتماد به‌ نفس
خود کنترلی و اداره زندگی خود
رهبر بودن
مسئولیت ‌پذیری و خوداتکایی
کنجکاوی
سخت‌کوشی
خلاقیت و نوآوری


چند روش برای کارآفرین شدن کودکان :
اگر کودکان را طوری تربیت کنید که در کودکی بتوانند از طرف دیگران دوست داشته شوند موفقیت آنها در بزرگسالی حتمی است. این که آن ها تا چه اندازه می توانند با دیگران روابط اجتماعی دوستانه ای برقرار کنند نشان دهنده ی این است که در آینده تا چه میزان موفق خواهند شد.

برای تقویت خصوصیات خدمت به دیگران در فرزندتان به او بیاموزید که باید احساسات دیگران را درک کند . کارآفرینان و افراد موفق جهان اکثراً این ویژگی را دارند. چنین حسی نسبت به دیگران می تواند جهان آنها را تغییر دهد اینگونه همدردی را به آن‌ها آموزش می‌دهید.

امروزه کودکان نیاز دارند که در مقابل چالش ها و مشکلات به وجود آمده راه حلی پیدا کنند. اگر فرزندان شما دچار اشتباه می شوند از آن ها انتقاد نکنید .به آن ها این امکان را بدهید که راه حل مساله را با امتحان کردن بیابند.با این کار به بالارفتن خلاقیت در فرزندانتان کمک کنید.

و در آخر خوشبینی؛ کارآفرینان موفق معتقدند که تلاش آن ها باعث ایجاد تغییرات و بهتر شدن امور می شود. برای به وجود آوردن این حس در فرزندتان می توانید صبح او را به شکلی مثبت برایش آغاز کنید. اگرشما انسانی با رفتار و افکار مثبتی باشید، به تدریج این نوع مثبت اندیشی به فرزندتان منتقل می شود.

استارتاپ های حوزه کارآفرینی
نتیجه
بدون اغراق، می‌توانیم کارآفرینی را آخرین راه نجات بدانیم؛ زیرا با توجه به این مقوله نسل‌هایی تربیت خواهند شد که هر کدام به‌عنوان یک واحد اقتصادی قوی رشد و توسعه همه‌جانبه یک جامعه را رقم خواهند زد. نتایج مثبت کارآفرینی کودک نه تنها شامل خانواده‌ها می‌شود، بلکه دولت و نظام‌های جهانی هم از آن منتفع خواهند شد.

و در آخر روانشناسان معتقدند که 5 سال اول زندگی اثر دائمی بر شخصیت فرد به‌جای میگذارد. هر طریقی که شخصیت یک فرد در این بازه سنی ساخته شود ، آینده او نیز به آن صورت رقم خواهد خورد.

نوزادان و کودکان میل زیادی به کشف کردن دارند. آنها کنجکاو هستند. باید اجازه دهید کودک ازغریزه خود پیروی کند و به اکتشافات خود بپردازد و نسبت به اکتشافاتش واکنش نشان دهید و تشویقش کنید. این کار باعث می شود که کودک در آینده با تجربیات بیشتر و موثر تری با مشکلاتش مواجه شوند و کارآفرینانی موفق شوند.

کودکان نسل جدید به دنبال یک شغل با درآمد ثابت نیستند، آن ها به دنبال متحول کردن دنیا هستند. پس با آموزش صحیح کارآفرینی به کودکان میتوانیم آنها در مسیر درستی از کارآفرینی قرار دهیم.

در مسیر هر استارتاپ، گردنه ی خطرناکی وجود دارد که تقریبا بار اول همه در دام آن گرفتار می شوند . کدام گردنه؟

آیا راجع به این است که چطور ایده انتخاب کنیم؟ چطور MVP را تست کنیم؟ چطور کدنویسی کنیم؟ چطور بیم؟ خیر. راجع به این موارد آنقدر صحبت شده که همه ما کم و بیش آن ها را می دانیم.

گردنه ای وجود دارد که در آنجا چندین و چند مساله ی مختلف بهم گره می خورند. مالکیت، اختیار، سود، مسائل حقوقی، مسائل مالی، مسائل مالیاتی، سرمایه گذاری که خواهد آمد و نحوه مدیریت کسب و کار شما در آینده.

حتی بزرگ ترین و باتجربه ترین مدیران، بازرگانان، کارآفرینان و خبرگان کسب و کار، احتمال دارد سر این پیچ از جاده خارج شوند و چپ کنند.این همان گردنه ای است که ابتدای کار می گویید الان که زود است هر موقع پول درآوردیم راجع به این مساله صحبت خواهیم کرد.

همان جایی که غیر ضروری، غیر کلیدی، ثانویه، حاشیه و بدیهی یا پیش پا افتاده تصورش می کنیم.سخت نگیر با من، تولید با تو؛ سهام را هم پنجاه پنجاه بین جفت مان تقسیم می کنیم. چطور است؟!

به گواه تجربه شخصی، صدها کسب و کاری که دیده ام و تصدیق تیم های حقوقی متعددی که با آنها کار کرده ام؛ تفکر بالا منجر به شکوه، شکایت و شکست بسیاری از شراکت ها و کسب و کارها شده است.

تقسیم سهام؛ چالشی است که چون راه حل سریع و آسان برای آن نمی دانیم، تصمیم گیری درباره آن را به تعویق می اندازیم!

چطور شرکت را تسهیم کنیم؟ چطور اختیار را و چطور سود و ثروت ناشی از شراکت را تقسیم کنیم؟

آیا سهم بیشتر حاشیه امن تری برای ما به همراه می آورد؟

اگر پاسخ تان مثبت است بگذارید از شما بپرسم که اگر شما 70 درصد سهم یک استارتاپ درحال رشد را داشته باشید و 30 درصد مابقی در اختیار سه نفر و سهم هر یک 10 درصد باشد و فعالیت کسب و کارتان وابسته به حضور کلیدی آن افراد باشد، 70 درصد سهم شما به چه دردتان خواهد خورد؟

اسلایسینگ پای ایران
شما با 70 درصد سهام، در شرکت سهامی خاص، هم مجمع را در اختیار خواهید داشت و هم هیات مدیره را. اما آیا می توانید با 70 درصد سهام خودتان آن 3 نفر سهامدار دیگر را که حضور و تخصص شان برای شما کلیدی است، وادار کنید در شرکت بمانند؟!

خیر نمی توانید. مطلقا نمی توانید چون کسی که 70 درصد ریسک را متحمل شده است خود شما هستید. اگر شما را به حال خودتان بگذارند و بروند و با خودشان بگویند فلانی که 70 درصد سهام را دارد و این همه برای این استارتاپ وقت و انرژی گذاشته حتی اگه ما برویم هم او بخاطر سرمایه گذاری زیادی که کرده است، کار را رها نمی کند و در شرکت می ماند؛ چه خواهید کرد؟!

آیا 70 درصد سهام شما در ابتدای کار ارزش ریالی کافی دارد تا با آن منابع مالی لازم برای استخدام سه نفر متخصص را تامین کنید؟

تسهیم و تقسیم سهام یکی از پیچیده ترین و سخت ترین گردنه هایی است که هر استارتاپ و کسب و کاری مجبور است از آن عبور کند.

آنچه تقسیم سهام در استارتاپ ها و کسب و کارهای امروزی فعال در ایران را سخت کرده است، فقدان نگاه سیستمی و کل نگر به همه ذینفعان و سهامداران و پرسنل شرکت است. المانی که ریشه در فرهنگ ما دارد.

تا قبل از تقسیم سهام داینامیک، متدولوژی علمی و سنجیده ای در اختیار هیچ یک از ما نبوده است. اگرچه برای عبور از این گردنه، علاوه بر متدولوژی و ابزار، به آموزش و ارتقای فرهنگ نیز نیاز داریم. آموزش و فرهنگ دیدن و احترام گذاشتن و پذیرفتن حق دیگران مساله ای است که به کسب و کارهای ما آسیب زده و می زند. ما نیاز داریم بجای نگاه برنده و بازنده به بینشی دست یابیم که در آن همه ذینفعان برنده باشند. چنین سیستمی است که دوام، بقا و رشد خواهد داشت.

با پیچیده تر شدن شرایط محیطی کسب و کارها و تغییرات لحظه ای متغیرهایی که بر استارتاپ ها و کسب و کارها اثر می گذارند، تقسیم سهام سنتی یا ثابت دیگر جوابگوی نیازها و منافع هیچ کدام از ما نیست. خیلی سال است که چنین است اما تا امروز، ما انتخاب دیگری جز تقسیم سهام ثابت یا استاتیک، نداشته ایم.

زمانی که به دلیل غیر قابل پیش بینی بودن شرایط و تغییرات سریع، مجبور خواهیم بود در هر برهه زمانی منابع و آورده های جدیدی به کسب و کار تزریق کنیم تا سرپا بماند و رشد کند؛ نمی توان انتظار داشت ارزیابی اولیه ما از سهم هر فرد بر اساس آورده ها و داشته های آن زمان در گذشته، همچنان بتواند توافقی عادلانه و راضی کننده باشد. روزگاری بر اساس آورده های مالی و غیر مالی هر فرد که میزان آن مشخص و ثابت بود، سهام شرکت تقسیم می شد و هر کس سهم خودش را می دانست اما تداوم این روند در شرایط به سرعت درحال تغییر فعلی، بمب ساعتی شراکت و شرکت شما خواهد بود.

حتی کسب و کارهای غیر استارتاپی مانند شراکت هایی که پزشکان با هم دارند نیز به دلیل تغییر سریع شرایط، دیگر با روش تقسیم سهام سنتی قابل اجرا نیست. اطراف تان را نگاه کنید. چقدر بی عدالتی، چقدر نیتی و چقدر بی انگیزگی و ناامیدی می بینید که ناشی از اشتباه در ارزیابی سهم هر فرد و خطا در تقسیم سهام بوده است؟!

متدولوژی تقسیم سهام داینامیک بر دو اصل متمرکز است:

شفافیت
عدالت
این دو عامل در کنار هم منجر به خلق فرهنگ سازمانی سازنده و همدل می شوند که زیرساخت لازم برای شکل گیری هر کسب و کار ملی و ماندگار است.

آن قدری که استارتاپ های ما نگران معادلات برون سازمانی و محیطی خودشان هستند، اگر برای درون تیم و سازمان خودشان هم اهمیت کافی قائل می شدند، امروز نرخ شکست بسیار پایین تر و شانس موفقیت بسیار بالاتری در انتظار افراد خلاق و کارآفرینان جوان ما بود.

تقسیم سهام داینامیک مانند پی و شالوده ی یک ساختمان بزرگ است که اگر به آن توجه نکنید ممکن است برج بسازید و سر به فلک بکشید اما آنچه ساخته اید سرانجام روزی فرو خواهد ریخت.

اجازه دهید با چند سوال ادامه دهیم و بحث مان را به پایان برسانیم.

آیا هر شخص صاحب ایده باید بالاترین سهام را داشته باشید؟
آِیا شخص صاحب ایده باید رهبر تیم یا مدیر عامل شود؟
آیا افرادی که روز اول شکل گیری استارتاپ، هیچ پولی نمی آورند و ریسکی نمی پذیرند، می توانند هر زمان اراده کردند پول بیاورند و سهمی مساوی آنهایی که از روز اول ریسک کرده اند، بدست آورند؟
آیا ارزش و وزن پول نقد یک فرد با ارزش ریالی حقوق کسی که زمانش را بدون دریافت پول در اختیار شرکت قرار می دهد، برابر است؟
اگر ماشین تان را در اختیار شرکت قرار می دهید، چطور آن را بعنوان آورده خودتان بحساب می آورید؟
اگر امروز در استارتاپی حضور دارید و برخی آورده های غیر نقدی شما بحساب نیامده است، چه تصمیمی می گیرید؟ دیگر چنین آورده هایی را وارد شرکت نخواهید کرد؟ منتظر می شوید تا دیگران آورده هایی بیاورند، آنها را بحساب نیاورید تا بی حساب شوید؟ رها می کنید و می روید؟
سهامدار مرده (غایب) در شرکت های کوچک نوپا چه آفتی با خود به همراه دارد؟
آیا خودتان را ناچار می بینید تا کارتان را بزرگ نمایی کنید و ناعادلانه سهم بیشتری بدست آورید؟ آیا این شیوه یکی از استعدادها و هنرهای شما است؟ اثر سیستمی آن بر استارتاپ تان چه خواهد بود؟
اختیار برای شما مهم تر است یا سودی که از استارتاپ تان نصیب تان خواهد شد؟
چه زمان باید شرکت ثبت کنید و سهم هر فرد را تثبیت نمایید؟
سالها طول کشید تا ضرورت و شیوه اجرایی تقسیم سهام داینامیک را درک کنم. تجربه چند استارتاپ و کسب و کار را داشته ام؛ کارمندی، خویش فرمایی و سرمایه گذاری را هم تجربه کرده ام. بعنوان پایه گذار زودفود، فرآیندهای پیچیده مذاکره با سرمایه گذاران را از سر گذرانده ام، مشاور شرکت های سرمایه گذاری بوده ام، از منتورینگ استارتاپ هایی که در مرحله جذب سرمایه هستند، بسیار آموخته ام و در نهایت هزینه ای گزاف با 6 سال اخیر از عمرم پرداخته ام که هر روز آن کلاس درس بوده است. همینطور مشکلات زیادی که ممکن است برای تان پیش بیاید و مجبور شوید برای احقاق حق تان به دستگاه قضایی پناه ببرید را تجربه کرده ام. ما حصل آن را چنین برای تان خلاصه می کنم: شراکت بد نیست بلکه می تواند هم افزایی بسیار زیادی برای تان به همراه داشته باشد به شرطی که شیوه آن را بدانید.

تنها کار کردن، توان شما را کم می کند؛ از طرفی اگر با دیگران کار کردن و تقسیم سهام داینامیک را بلد نیستید، موقتا کنار بکشید، آن را بیاموزید و بعد کسب و کارتان را شروع کنید. اگر هم در نیمه راه هستید، بدون اینکه کارتان را تعلیق کنید، به سرعت این شیوه را بیاموزید و به کار ببندید. این مطالب قرار است برای شما پل بسازد؛ از آن برای خودتان پل بسازید و برای دیگران هم پل باشید.

فروردین سال 1388 که استارتاپ زودفود و ایده سفارش اینترنتی غذا آغاز شد، متوجه شدم برای پیاده سازی این کسب و کار بجز آورده هایی که در جدول پایین برایتان آورده ام، نیاز به نیروی انسانی دارم. توانایی های من در سن 23 سالگی برای ترغیب و تیم سازی منجر به تشکیل تیمی از افراد شد که همه آنها دانشجو بودند. اگر امروز همان کار را دوباره انجام می دادم، بدون شک بسیار بهتر عمل می کردم چراکه آن زمان در تشکیل تیم محدودیت هایی داشتم که مجبور بودم نیروی انسانی مورد نیاز را با افرادی از تخصص های غیر مرتبط و بدون سابقه کاری تامین نمایم و به ازای فعالیت آنها در شرکت سهام واگذار کردم. نیروی غیر متخصص منجر به شکل گیری روندهایی از صحیح و خطا شد که تلاش کردم با آموزش و راهکارهای دیگر آن را اصلاح کنم ولی اشتباه دیگری که مرتکب شده بودم، واگذاری سهام ثابت به افراد بود که اغلب دانشجو بودند و برخی در میانه ی راه از شرکت رفتند؛ هیچ اهرمی برای بازگردان افراد سهامداری که دیگر در شرکت کار نمی کردند در اختیار نداشتم. شما این اشتباه را تکرار نکنید. تجربه پدر و عمویم برای من که بسیار جوان بودم، بارها آموزنده و راهگشا بود؛ یکی از دلایل موفقیت زودفود هم استفاده از تجربه بزرگ تر ها و خبرگانی بود که درکنارمان بودند.

تقسیم سهام داینامیک حاصل تلاش و بینش بلند مایک مویر است. او یک فرد خلاق، کارآفرین، معلم و مروج این متدولوژی است. ما در گروه اسلایسینگ پای ایران، بصورت رسمی و با مجوز خود مایک، کتاب و متدولوژی تقسیم سهام داینامیک را ترجمه، بومی سازی و اجرایی کرده ایم. به زودی نرم افزار و سایر محصولات آن نیز در اختیار شما عزیزان قرار خواهد گرفت؛ از آن لذت ببرید و کسب و کاری بسازید که همه ما بهتان افتخار کنیم.

راه اندازی یک کسب وکار نوپا را می توان در حد چهار نکته ساده و البته اساسی خلاصه کرد. اگر ایده کسب و کار شما با توجه به این چهار نکته پایه ریزی شده و شکل گرفته است، می توانید دکمه شروع به کار استارتاپ تان را فشار دهید. این چهار “S” مانند چهار پاروی قایق مسابقه ای است که اگر هر کدام از آنها نباشد،قایق از مسیرش منحرف می شود.
خدمات (S=Service)
آیا شما راه حلی برای برطرف کردن مشکلات یا دردهای مشتری ارائه کرده اید؟
آیا راه حل شما باعث بهبود زندگی مردم خواهد شد؟
خواه شما یک محصولی تولید می کنید یا خدمتی ارائه می دهید، شرکت شما باید ارزشی را به مشتریان اش ارائه کند. هر چند که همواره محصولات جدیدی خلق می شوند، اما در استارتاپ شما، نیازی نیست که حتماً چرخ مجدداً اختراع شود.
دقت کنید که استارتاپ های شگفت انگیز زیادی شروع به کار کردند زیرا بنیانگذاران آنها مشکلی داشتند و راه حلی برای آن مشکل در بازار وجود نداشت. یا اگر راه حلی وجود داشت ، کافی و رضایت بخش نبود یا خیلی گران بود.
پس در گام اول آمیخته راه اندازی استارتاپ تان،لازم است مشکلی را پیدا کنید و آن را برطرف نمایید.

سیستم (S=System)
آیا می توانید محصول یا خدمتی را که ایجاد کرده اید تولید انبوه کرده و تحویل دهید؟
آیا شخص دیگری می تواند آن را برای شما تولید کند و به مشتریانتان تحویل دهد؟
در مورد سیستمی که برای تولید و ارائه محصول یا خدمات خود استفاده می کنید ، برای خودتان شفاف سازی کنید. گاهی اوقات ایده ها جدید و کاملاً مبتکرانه هستند ولی امکان تولید و عرضه آنها به دلیل گرانی یا سایر محدودیت ها وجود ندارد. اما ممکن است یک شرکتی وجود داشته باشد که بتواند محصول را برای شما ایجاد کند و آن را سریعتر و کارآمد تر از خودتان به بازار عرضه کند. مثلا با عقد قرارداد و توافق نامه صدور مجوز(لایسنس) با شرکت شما.
بعلاوه شما باید به سایر امور مهم تجاری شرکت از ساختار سازمانی گرفته تا نحوه مدیریت امور مالی و امنیت اطلاعات مشتریان تان بپردازید. در حالی که شما در آغاز کار مسئولیت چنین کارهایی اداری را نیز به عهده دارید، در نهایت آنها را نیز باید به تیم های حرفه ای واگذار کنید.
اولویت شما باید شناسایی و برآورده کردن تقاضاهای بالقوه باشد.

استراتژی (S=Strategy)
چگونه می خواهید اولین مشتری خود را به دست بیاورید؟
آیا می دانید چگونه میلیونیومین مشتریتان را پیدا خواهید کرد؟
چگونه اندازه کسب و کارتان را بزرگ تر می کنید؟
آیا در نظر گرفته اید که چگونه و کی می خواهید از شرکت خارج شوید و سود کسب کنید؟بسیاری از کارآفرینان با یک ایده عالی شروع به کار می کنند، شرکتی را راه اندازی می کنند و پس از مدت کوتاهی به دلیل اتمام پول شان، از بین می روند. آنها ممکن است توانایی مقیاس پذیری شرکت بزرگتر را نداشته باشند و یا کسب و کارشان را بیش از حد متنوع کرده باشند (یا خیلی کم تنوع).
داشتن یک چشم انداز و در نظر گرفتن یک استراتژی کوتاه مدت و بلند مدت به شما اطمینان می دهد که شرکت خود را در مسیری پایدار هدایت می کنید.تدوین یک برنامه تجاری، امکان خوبی برای شروع است ، اما این روزها انعطاف پذیری برای موفقیت، بسیار مهم تر است.
در نظر داشته باشید که داشتن استراتژی، مانند آماده شدن برای یک سفر دریانوردی طولانی مدت است ، شما یک نقشه لازم دارید،مسیر را باید بشناسید، ابزارها و وسایل مناسب برای سفر و برنامه ای برای افراد مورد نیاز در این سفر- و همچنین آگاهی و دانش لازم برای تغییر مسیر در مواقع اضطراری.
برنامه ریزی اولیه راه اندازی استارتاپ، برای بسیاری از کارآفرینان یک چالش است زیرا بسیاری از آنها تجربه کمی دارند و نمی دانند چه انتظاراتی دارند. اینجاست که پیدا کردن مشاوران و مربیان و حتی بنیانگذاران باتجربه می تواند کمک شایانی کند.
پس لازم است همیشه یک چشم انداز و برنامه مشخص داشته باشید و Roadmap استارتاپ تان را درست طراحی کرده باشید.

اراده (S=Spain)
آیا واقعا جرات شروع چنین کاری را دارید؟
آخرین عنصر برای سرمایه گذاری و به طور کلی راه اندازی یک استارتاپ، داشتن شجاعت کافی برای شروع است. طبق تجربه ، می دانم که اگر سه عنصر اول آمیخته راه اندازی یک استارتاپ را داشته باشید ، دلیلی برای انتظار و دست به کار نشدن وجود ندارد.ام بد نیست بدانید که تعداد قابل توجهی از کسب و کارهای جدید با شکست مواجه شده اند.(از هر10استارتاپ،8 مورد در 5 سال اول کار، از بین می روند!)
این امکان وجود دارد که شما در اولین کار خود موفق نباشید. من معتقدم که بهترین کارآفرینان کسانی هستند که اعتماد به نفس فروتنانه و خودساخته ای را تجربه می کنند و درسهای ارزشمند آموخته شده از چند تلاش ناکام در اوایل کار را،همیشه به یاد دارند.
البته لازم نیست بیش از حد نگران باشید!چرا که راه اندازی یک استارتاپ مانند یک قرار ملاقات تجاری است. اولین ملاقات همیشه نگران کننده است و کمی ناخوشایند. دفعات بعد راحت تر و ساده تر می شود.

در حال حاضر بیشتر افراد جامعه از تفاوت استارتاپ با کسب و کارهای سنتی آگاه نیستند. به همین دلیل نیز تنها به ویژگی های ظاهری این نوع کسب و کارها توجه می کنند. این افراد، استارتاپ را کسب و کاری می دانند که در آن چند نفر به ایده پردازی و خدمات دهی مشغول هستند. در حالی که از واقعیت امر بی خبرند و نمی دانند در پشت پرده این کسب و کار چه اتفاقی می افتد و چگونه روند کار طی می شود. ما در این مقاله به صورت مفصل درباره استارتاپ و تفاوت میان استارتاپ و انواع کسب و کار معمولی توضیح داده ایم. شما با مطالعه این مطلب می توانید از تفاوت میان این دو نوع کسب و کار آگاه شده و نگرش خود را نسبت به استارتاپ ها تغییر دهید.
استارتاپ چیست؟

آشنایی با مفهوم استارتاپ، یکی از روش هایی است که می تواند تفاوت استارتاپ با کسب و کارهای سنتی را برای شما آشکار کند. به همین دلیل نیز در این قسمت از مقاله به بررسی مفهوم این اصطلاح پرداخته ایم. تاکنون تعاریف متعددی از استارتاپ در سایت های مختلف ارائه شده است. البته تمامی آنها هم درست نیستند و بیشتر این تعاریف، دارای ایراداتی اساسی می باشند؛ اما به طور کلی می توان گفت استارتاپ نوعی کسب و کار است که بر اساس ایده ای نو، پایه ریزی می شود. در این نوع کسب و کار، ایده خام توسط افراد یک تیم مورد بررسی قرار گرفته و با تحقیق و بررسی های انجام شده به مرحله اجرا درمی آید. این ایده می تواند در مورد تولید یک محصول و یا ارائه خدمات باشد و یا در زمینه مسائل علمی پیچیده فعالیت کند.

حال که با مفهوم این نوع کسب و کار آشنا شدید به سراغ بررسی تفاوت استارتاپ با کسب و کارهای سنتی می رویم. استارتاپ ها و کسب و کارهای سنتی با هم تفاوت های اساسی دارند که می توان آنها را در سه دسته اصلی جای داد. این تفاوت ها به شرح زیر می باشند:
راه اندازی بر اساس ایده نوین

اساسی ترین تفاوت میان این دو نوع کسب و کار، راه اندازی استارتاپ بر اساس ایده نوین می باشد. کسب و کارهای سنتی به گونه ای هستند که بارها و بارها مورد آزمون و خطا قرار گرفته اند و تجارب زیادی در مورد آنها وجود دارد. در حالی که در مورد استارتاپ ها به دلیل اجرای یک ایده جدید، هیچ آزمون و خطایی صورت نگرفته است. از این رو احتمال خطر و شکست در استارتاپ ها، بالا می باشد. نوع سوددهی و عوامل مؤثر در موفقیت و شکست کسب و کارهای سنتی به خوبی برای همگان آشکار شده است؛ اما این عوامل در مورد استارتاپ ها به هیچ عنوان معلوم نیستند. این موارد را می توان مهمترین تفاوت میان این دو نوع کسب و کار دانست.
قابلیت رشد

قابلیت رشد در استارتاپ ها باعث شده تا این نوع کسب و کارها از کسب و کارهای سنتی، متمایز باشند. از آن جایی که برای استارتاپ ها نمی توان محدودیت زمانی، مکانی و جغرافیایی قائل شد رشد آنها را نمی توان با کسب و کارهای سنتی مقایسه کرد. کسب و کارهای سنتی قادرند در یک لحظه به افراد محدودی خدمات ارائه کنند؛ اما این موضوع در مورد استارتاپ ها صدق نمی کند. مقیاس پذیری و قابلیت رشد استارتاپ ها در مورد سوددهی نیز قابل مقایسه با کسب و کارهای سنتی نمی باشد. زیرا کسب و کارهای سنتی به دلیل محدودیت در ارائه خدمات و همچنین محدودیت در تعداد مشتریان، سوددهی کمتری دارند. این در حالی است که استارتاپ ها به دلیل عدم محدودیت، می توانند به سرعت رشد نمایند و سوددهی بالایی داشته باشند.

نحوه جذب سرمایه

نحوه جذب سرمایه، یکی دیگر از تفاوت استارتاپ با کسب و کارهای سنتی می باشد. کسب و کارهای سنتی به سرمایه آنچنانی نیاز ندارند. این نوع کسب و کارها دارای درآمد ثابتی بوده و پس از مدتی به سوددهی یکنواختی می رسند؛ اما استارتاپ ها به دلیل این که دارای رشد سریعی هستند به سرمایه زیادی هم نیاز دارند. در کسب و کارهای سنتی معمولاً صاحبان کار، سرمایه متوسطی را جمع آوری کرده و صرف کسب و کار خود می کنند. این در حالی است که در استارتاپ ها به جذب سرمایه نیاز است. امروزه بنیان گذاران استارتاپ از شتاب دهنده ها برای تأمین سرمایه کار استفاده می کنند.

موفقیت استارتاپ راه اندازی شده در گروی استفاده از بهترین ایده های استارتاپی می باشد؛ اما این که کدام ایده ها می توانند بهترین باشند، مسأله ای است که ذهن بسیاری از افراد را به خود مشغول کرده است. هدف از نگارش این مقاله این است که شما را با ویژگی های بهترین ایده ها برای راه اندازی استارتاپ، آشنا کرده و همچنین شما را در انتخاب ایده ای مناسب جهت داشتن کسب و کاری سود آور راهنمایی کنیم.

بهترین ایده های استارتاپی 11204987453210ویژگی های بهترین ایده استارتاپ

یافتن ایده مناسب و ناب برای راه اندازی استارتاپ، یکی از سخت ترین مراحل این کار است؛ اما با کمی تأمل و بررسی، می توانید بهترین ایده های استارتاپی را پیدا کرده و کار خود را شروع کنید. این ایده ها باید دارای ویژگی هایی باشند که بتوان آنها را جزو برترین ها قرار داده و سود آور بودن آنها را تضمین کرد. این ویژگی ها عبارتند از:

پاسخ به نیازهای جامعه

ایده ای که برای شروع استارتاپ انتخاب می کنید باید به گونه ای باشد که قابلیت برطرف کردن نیازها و کمبودهای موجود در جامعه را داشته باشد. در واقع می توان گفت آن دسته از ایده هایی که دارای مشتری هستند و متقاضی برای محصولات و خدمات آن وجود دارد می تواند به عنوان ایده ای عالی برای راه اندازی کسب و کار شما باشد. برای بررسی این که آیا ایده انتخابی شما دارای این ویژگی است یا نه، کافی است خود را به جای مشتریان قرار دهید. به این ترتیب می توانید متوجه شوید که محصولات و خدماتی که این استارتاپ ارائه می کند آیا توانایی پاسخ گویی به نیازهای شما را دارد یا خیر. اگر پاسخ مثبت بود پس، ایده ای که انتخاب کرده اید می تواند یکی از بهترین ایده های استارتاپی باشد.

عدم نیاز به سرمایه زیاد

بسیاری از افرادی که به تازگی اقدام به راه اندازی کسب و کاری کرده اند سرمایه هنگفتی ندارند. اگر شما هم جزو این افراد هستید باید به دنبال ایده ای باشید که هزینه زیادی برای راه اندازی آن نیاز نباشد. در ضمن باید به این نکته توجه کنید که ممکن است استارتاپی که راه اندازی کرده اید با شکست مواجه شود؛ پس لزومی ندارد هزینه زیادی را برای راه اندازی آن صرف کنید. ایده انتخابی باید به گونه ای باشد که با صرف هزینه ای مناسب، بتوان محصولی با کیفیت را تولید کرده و یا خدمات مناسبی را ارائه داد. زیرا میزان این هزینه ها بر قیمت محصولات و خدمات استارتاپ تأثیر گذاشته و ممکن است این قیمت بالا، مانع از استقبال مشتریان از آنها شود.

داشتن بازار ماندگار و رو به رشد

برای آن که بتوان ایده ای را جزو بهترین ایده های استارتاپی به حساب آورد باید به وضعیت بازار آن نیز توجه نمود. ضمناً باید توجه کنید که برای بررسی وضعیت بازار، تنها به وضعیت فعلی آن توجه نشود بلکه باید ماندگاری این بازار و رو به رشد بودن آن را در آینده نیز بررسی کرد. ایده ای که دارای بازار ماندگار و رو به رشدی باشد قطعاً آینده ای درخشان خواهد داشت.

قابلیت پیش بینی سود دهی

ایده ای که برای راه اندازی استارتاپ انتخاب می کنید باید قابلیت سود آوری بالایی داشته باشد. سود دهی بالای استارتاپ نباید در گروی صرف هزینه های هنگفتی باشد. بلکه زمانی می توان استارتاپی را سود ده نامید که در آن بتوان با صرف هزینه مناسب، محصولی تولید کرده و به رساند. در واقع می توان چنین گفت که کسب و کاری انتخاب می کنید باید به گونه ای باشد که در مقابل هزینه صرف شده، از رشد نمایی برخوردار باشد.

تخصصی بودن

از دیگر ویژگی هایی که برترین ایده های استارتاپی دارند می توان به تخصصی بودن آنها اشاره کرد. به این معنا که اگر ایده خود را از میان کسب و کارهایی که به تخصص نیاز دارند انتخاب کنید احتمال موفقیت آن، چند برابر می شود. زیرا در این حالت استارتاپ شما، تعداد کمی رقیب خواهد داشت و افراد کمی می توانند از آن کپی برداری کنند.

استارتاپ هایی که راه اندازی می شوند از ایده های متفاوتی نشأت می گیرند. به همین سبب هم عوامل مختلفی می توانند در موفقیت آنها تأثیر گذار باشند. توجه داشته باشید که دنیای کسب و کارهای استارتاپی، دارای وسعت بسیار زیادی است که در آن به همان میزان که احتمال موفقیت استارتاپ وجود دارد احتمال شکست هم هست. پس برای این که استارتاپی موفق شود باید تیم بنیانگذار آن، به نکات مهمی توجه کرده و همه جوانب را بسنجند. هدف از نگارش این مقاله، آشنا کردن مخاطبان با عوامل موفقیت استارتاپ ها می باشد. با ما همراه باشید و با 10 عامل موفقیت این کسب و کارها آشنا شوید تا استارتاپتان مسیر موفقیت را بپیماید.


پایه ریزی استارتاپ بر اساس ایده ای ناب
یکی از عوامل موفقیت استارتاپ، ایده ای است که کسب و کار را بر اساس آن طرح ریزی کرده اید. در واقع ایده یک استارتاپ را می توان عامل رشد و سود آوری کسب و کار دانست. ایده اگر ناب باشد و بتواند به نیاز افراد جامعه پاسخ دهد می تواند استارتاپ شما را با موفقیت چشم گیری روبرو سازد. البته لازم به ذکر است که هیچ گاه آزمودن ایده و ایجاد تغییرات در آن را نادیده نگیرید.

توجه به نیاز مخاطبان
استارتاپ شما باید بر اساس پاسخ گویی به یک سری نیازهای جامعه، راه اندازی شود. اگر استارتاپ نتواند خدماتی را متناسب با نیاز افراد ارائه کند قطعاً مشتری نخواهید داشت. کسب و کاری هم که مشتری نداشته باشد سودآوری نخواهد داشت. در نتیجه، استارتاپ شکست می خورد.

حرکت بر اساس برنامه ریزی
یکی دیگر از عوامل موفقیت استارتاپ ها، حرکت بر روی یک برنامه ریزی مشخص است. در این برنامه ریزی باید مسئولیت هر فردی از تیم، مشخص شود. اهداف کوتاه مدت و بلند مدت استارتاپ تعیین شده و مسیر کار نیز برنامه ریزی شود. هیچ گاه نباید در انجام کاری عجله کرد. شما نمی توانید راه صد سال را در یک شب بپیمایید، تلاش کنید برنامه ریزی داشته باشید و در برابر مشکلات، استقامت کنید.

بازاریابی صحیح
از آنجایی که استارتاپ ها، سرمایه چندان زیادی در دست ندارند باید بازاریابی را به صورت صحیح انجام دهند. بر همین اساس توصیه می شود استارتاپ خود را در زمینه ای راه اندازی کنید که بازاری کم رقابت داشته باشد. با شناسایی این بازارها می توانید شانس موفقیت در رقابت را بالا ببرید.

زیر نظر داشتن رقبا

از عوامل موفقیت استارتاپ ها می توان به زیر نظر داشتن رقبا اشاره نمود. شما می توانید رقبای استارتاپی خود را زیر نظر داشته باشید، از تجارب و عوامل مؤثر بر موفقیت و شکست آنها درس بگیرید. رقبای خود را در دو دسته مستقیم و غیر مستقیم دسته بندی نمایید. رقبای مستقیم می توانند با شما مشتریان مشترکی داشته باشند. از این رو باید فعالیت آنها را کنترل کنید تا از تعداد مشتریانتان کاسته نشود. رقبای غیر مستقیم نیز آن دسته از کسب و کارهایی هستند که محصولات و خدمات آنها می تواند جایگزینی مناسب برای محصولات و خدمات شما باشند.

توجه به نقاط ضعف و قدرت استارتاپ

همواره به بازخورد مشتریان خود توجه کنید. نقاط ضعف و قدرت استارتاپ را شناسایی نمایید. در تلاش باشید تا نقاط ضعف را رفع و نقاط قوت را بیشتر نمایید.

ارائه خدمات و محصولات با قیمت مناسب

قبل از این که برای محصول و یا خدمات خود، قیمت تعیین کنید به قیمت محصولات مشابه و قیمت هایی که رقبا تعیین کرده اند توجه کنید. سعی نکنید به هر قیمتی محصولات خود را فروخته و یا خدمات خود را ارائه دهید. زیرا ممکن است آخر سر متوجه شوید که به جای سودآوری، با ضرر و زیان مواجه شده اید. پس، محصولات استارتاپ را با قیمت مناسبی به مشتریان ارائه نمایید. این عامل می تواند یکی از عوامل موفقیت استارتاپ باشد.

داشتن استراتژی برای ارائه خدمات و محصولات

داشتن استراتژی برای سرمایه و ارائه محصولات و خدمات، از نکات مهمی است که باید بنیانگذاران استارتاپ به آن توجه کنند. برنامه ریزی برای سرمایه گذاری، شما را از دردسرهای مواجهه با کمبود سرمایه، در امان نگه می دارد. در شروع کار استارتاپ باید سرمایه گذاران مناسبی پیدا کرده و در این روند، ارتباط کاری سالمی با آنها پایه ریزی کرد. این عامل به شما کمک می کند تا محصولاتی مناسب، تولید کرده و آن را به بازار ارائه کنید.

افراد زیادی در جوامع وجود دارند که علاوه بر داشتن درآمد ثابت، به این فکر می کنند که خود، کارآفرین باشند. با ظهور استارتاپ ها، زمینه ای فراهم شده تا این افراد به آرزوی خود دست یابند. اگر شما نیز جزو این افراد هستید این مطلب را از دست ندهید. در این مقاله به ارائه آموزش راه اندازی استارتاپ پرداخته ایم و ایده هایی ناب برای شروع کار به شما پیشنهاد خواهیم داد.

آشنایی با استارتاپ
برای راه اندازی یک استارتاپ، باید با مفهوم این اصطلاح آشنا شوید. به این ترتیب می توانید اهداف درستی برای خود تعیین کرده و به صورت اصولی، کار را پیش ببرید. با این که تا به حال تعریف دقیقی از استارتاپ ارائه نشده است؛ اما با توجه به تعاریف گوناگونی که وجود دارد منظور از استارتاپ، کسب و کاری است که از بهترین ایده های استارتاپی منشأ می گیرد. در این کسب و کار و یا شرکت، گروهی به عنوان تیم کاری فعالیت داشته و ایده ای را که تا به حال کسی از آن استفاده نکرده و یا هنوز در سطح جامعه فراگیر نشده است را عملی می کنند. معمولاً اگر استارتاپ، دارای پشتوانه فکری و سرمایه قوی باشد و تمام مراحل راه اندازی استارتاپ به صورت اصولی اجرا شده باشد به سرعت رشد می کند.

تفاوت استارتاپ با کسب و کارهای سنتی
با توجه به توضیحاتی که در مورد استارتاپ داده شد شاید این سؤال به ذهنتان خطور کند که تفاوت استارتاپ با کسب و کار سنتی چیست؟ به صورت کلی می توان گفت که استارتاپ نیز نوعی کسب و کار سنتی محسوب می شود؛ اما با وجود شباهت های زیاد، دارای تفاوت های اساسی با این فعالیت ها نیز می باشد. از جمله این تفاوت ها می توان به موارد زیر اشاره نمود:

استفاده از ایده های خلاقانه و نوین
اغلب کسب و کارهای سنتی فاقد ایده نو می باشند. برای مثال کسب و کارهایی چون آرایشگری، آشپزی، رستوران داری و … همگی فعالیت های سنتی هستند که از ایده جدید پیروی نمی کنند. این در حالی است که استارتاپ ها از یک ایده نوین نشأت گرفته و بر اساس آن پی ریزی می شوند.

قابلیت رشد سریع
کسب و کارهای سنتی بعد از این که به سودآوری رسیدند رشد یکنواختی خواهند داشت؛ اما استارتاپ ها به سرعت رشد می کنند و سودآوری بالایی دارند.

نحوه جذب سرمایه گذار

در کسب و کارهای سنتی معمولاً صاحب کار، سرمایه ای را به این فعالیت اختصاص داده و با ادامه کار، آن را افزایش می دهد. در استارتاپ ها این گونه نیست. زمانی که مراحل اولیه انجام شد باید سرمایه گذاری پیدا شود که سرمایه لازم برای کار را در اختیار تیم قرار دهد.

نحوه تأمین سرمایه

نحوه تأمین سرمایه، دیگر تفاوت استارتاپ با کسب و کار سنتی می باشد. در استارتاپ ها از روش های مختلفی می توان برای تأمین سرمایه کار استفاده کرد. استفاده از روش های سنتی نظیر اخذ وام و …، استفاده از شتاب دهنده ها و استفاده از سرمایه گذاران، نمونه هایی از این روش ها می باشند.

مراحل راه اندازی استارتاپ

با توجه به این که یکی از اهداف استارتاپ ها، ایجاد درآمد بالا است بسیاری از مخاطبان این سؤال را می پرسند که چگونه با راه اندازی یک استارتاپ می توان پولدار شد؟ در پاسخ به این سؤال باید این گونه جواب داد که تمامی استارتاپ ها موفق نیستند و نمی توان با راه اندازی هر استارتاپی پولدار شد. ابتدا باید ایده استارتاپ را بررسی کرده و بهترین ایده های استارتاپی را برگزید. سپس مراحل انجام کار را را به صورت دقیق اجرا نمود. در این بخش از آموزش راه اندازی استارتاپ، مراحل کار، توضیح داده شده است.

انتخاب ایده: برای انتخاب ایده ناب، بهترین روش، بررسی کمبودها و نیازهای جامعه است.
تحقیق در مورد ایده انتخابی: برای بهرمندی از مزایای استارتاپ ها باید بعد از انتخاب ایده، در مورد آن تحقیق کنید.
تهیه نمونه اولیه: اگر ایده استارتاپ شما، تولید محصول است از محصولات مد نظر خود، چند نمونه تهیه کنید.
ارائه نمونه به جامعه کوچک: نمونه محصولات تولید شده را به یک جامعه کوچک نظیر فامیل، ارائه کنید. اگر استارتاپ شما در زمینه خدمات است، فرمی تهیه کرده و از افراد این جامعه نظر سنجی نمایید. با این کار بازخورد این جامعه را می توانید مورد بررسی قرار دهید.
ثبت ایده استارتاپ: چنانچه بازخورد جامعه در قبال نمونه های شما، مثبت بود باید این ایده را به نام خود ثبت کنید. با این کار هیچ کس نمی تواند ادعایی در رابطه با ایده شما داشته باشد.
جذب سرمایه گذار: حال که مراحل راه اندازی استارتاپ را تا به اینجا با موفقیت سپری کردید باید به دنبال جذب سرمایه گذار باشید. با این کار می توانید محصولات خود را تولید کرده و خدمات خود را ارائه کنید و بخشی از بازار را به دست گیرید.
راه اندازی کسب و کار: با اتمام این مراحل، نوبت به راه اندازی استارتاپ می رسد.
10 ایده برای شروع استارتاپ

در این بخش از مقاله، 10 ایده برای شروع یک استارتاپ را ارائه کرده ایم. این ایده ها برای راهنمایی افراد که قصد راه اندازی استارتاپ دارند بسیار مفید بوده و می توانند از مزایای استارتاپ ها بهرمند شوند.

اجاره لباس: این ایده، یکی از بهترین ایده های استارتاپی است؛ زیرا افراد زیادی هستند که به جای لباس های گران قیمت دوست دارند آنها را با قیمت مناسبی برای یک یا چند روز اجاره کنند.
فناوری سبز: بازیافت لوازم الکترونیکی، تولید پنل و سلول های خورشیدی و ارائه مشاوره در زمینه فناری سبز و پاک نیز ایده خوبی است.
خدمات رسانی از راه دور: با راه اندازی این استارتاپ می توانید خدماتی چون رزرو بلیت، پرداخت قبوض و … را انجام دهید.
ساخت اپلیکیشن موبایل: با توجه به رواج استفاده از گوشی های هوشمند، می توانید استارتاپ ساخت اپلیکیشن راه اندازی کنید.
اشتراک گذاری خاطرات سفر: می توانید استارتاپی راه اندازی کنید که همه کاربران، خاطرات سفر خود را به اشتراک بگذارند.
آنلاین گوشت و ماهی: این استارتاپ می تواند یکی از سودآورترین کسب و کارها باشد.
داروخانه آنلاین: این ایده نیز می تواند برای بسیاری از افراد جامعه مفید باشد.
کیک و شیرینی به صورت آنلاین: با راه اندازی این استارتاپ، قطعاً در مدت زمان کمی می توانید مشتریان زیادی پیدا کنید.
تولید محتوا: تولید محتوا به صورت متنی و ویدئویی نیز با توجه به گسترش استفاده از شبکه های اجتماعی و اینترنت، می تواند استارتاپی موفق باشد.
پرورش گیاه: شما می توانید گیاهان زینتی و دارویی پرورش داده و به برسانید.

استارتاپ ها، مدتی است که در ایران با استقبال خوبی مواجه شده اند. این نوع کسب و کارها، هم مورد توجه کارآفرینان و هم نخبگان کشور قرار گرفته اند. سرمایه گذاران نیز به خوبی از آنها حمایت می کنند؛ اما با وجود این شرایط، باز هم استارتاپ های موفق بسیاری وجود دارند که جزو استارتاپ های مورد نیاز ایران می باشند. در این مقاله، به بررسی این کسب و کارها پرداخته ایم تا راهنمایی برای افرادی که قصد راه اندازی استارتاپ دارند باشد. از جمله استارتاپ هایی که در ایران وجود ندارند به شرح زیر می باشند:

استارتاپ اجاره لباس
یکی از استارتاپ هایی که در کشورهای دیگر با رشد قابل قبولی مواجه شده است استارتاپ اجاره لباس است. از آن جایی که امروزه در ایران، افراد به دنبال مدگرایی هستند و ذاتاً، روحیه تنوع طلبی دارند این کسب و کار می تواند بسیار موفق عمل کند. استارتاپ اجاره لباس، با این که در مراحل اولیه شروع به کار، سرمایه زیادی می خواهد؛ اما در مدت زمان کمی می تواند این سرمایه را به صورت چند برابر بازگرداند. البته لازم به ذکر است که باید برای راه اندازی این استارتاپ، به سلایق و تمایلات افراد جامعه توجه کرده و آن را به صورت صحیح تبلیغ کنید.

داروخانه آنلاین
داروخانه آنلاین، یکی از استارتاپ های موفق در کشورهای دیگر است و یکی از استارتاپ های مورد نیاز ایران به حساب می آید. این استارتاپ، جزو برترین و بهترین استارتاپ ها بوده و در کشورهایی نظیر هند نیز به خوبی جواب داده است. برای راه اندازی این استارتاپ باید هدف خود را بر فراهم کردن زمینه رفاه مشتریان قرار دهید و با مشتریان خود، صادق باشید. به این ترتیب می توانید در مدت زمان کمی، به یکی از استارتاپ های نام آشنا و موفق تبدیل گردید. طریقه کار این کسب و کار در کشورهای دیگر به این صورت است که در مدت زمان کمتر از یک ساعت، داروی مورد نیاز را به دست مشتری می رساند. بنابراین بیمار و یا همراه او، نیازی به خروج از منزل نخواهد داشت.

استارتاپ های کشاورزی
حوزه کشاورزی، یکی از زمینه های مستعد برای راه اندازی استارتاپ است. در واقع می توان گفت استارتاپ های کشاورزی، یکی از استارتاپ های مورد نیاز ایران هستند. زیرا با این که ایران جزو کشورهایی است که در زمینه کشاورزی بسیار موفق عمل کرده و دارای محصولات شاخصی است؛ اما به این حوزه توجه نشده و استارتاپی در این زمینه راه اندازی نشده است. با راه اندازی استارتاپ در بخش کشاورزی، می توان به بسیاری از مشکلات این بخش پایان داد. برای مثال می توان به ارتقاء کیفیت محصولات، افزایش سود کشاورزان، شناسایی بازارهای مستعد برای صادرات محصولات، معرفی محصولات کشاورزی کشور و حذف واسطه ها، کمک نمود. علاوه بر آن، با راه اندازی یک استارتاپ کشاورزی می توان به آموزش نکات مهم کشاورزی پرداخته و به این ترتیب به بهبود محصولات کشاورزان کمک کرد.

وام دهی به جوانان
یکی دیگر از استارتاپ هایی که جای خالی آن در ایران، حس می شود سیستم وام دهی به جوانان می باشد. این استارتاپ در کشورهای اروپایی اجرا شده و توانسته با استقبال بی نظیری رو به رو شود. این کسب و کار با استفاده از الگوریتم های مخصوصی، آن دسته از جوانان متقاضی وام را که دارای تخصص و یا امتیازات ویژه هستند شناسایی کرده و به سرمایه گذاران معرفی می کند. در ایران نیز می توان استارتاپی با این رویکرد، تأسیس نمود. با توجه به اوضاع اقتصادی و همچنین بالا بودن تعداد بیکاران و نیاز آنها به پشتوانه مالی، استارتاپ وام دهی به عنوان یکی از استارتاپ های مورد نیاز ایران می باشد. اگر چنین استارتاپی راه اندازی شده و تمام جوانب کار، سنجیده شود احتمال این که جزو استارتاپ های موفق باشد بسیار بالا است.

کتاب های اجاره ای

کتاب ها، جزو وسایلی هستند که می توان آنها را یک بار مطالعه کرد. افراد زیادی هستند که کتاب های زیادی در زمینه های مختلف دارند و تنها یک بار از آنها استفاده کرده و آنها را خوانده اند. این در حالی است که افراد دیگری نیز وجود دارند که به دنبال این کتاب ها می گردند و شاید به دلیل قیمت بالای آنها و یا نداشتن جایی برای نگهداری از آنها، توان این کتاب ها را ندارند. با راه اندازی یک استارتاپ با عنوان سیستم کتاب های اجاره ای، می توان شرایطی را فراهم کرد تا همه افراد بتوانند با اجاره کتاب ها برای مدت زمان معین، آنها را بخوانند.
--------------------------------------------
reyson.ir

یکی از تصورات غلطی که درباره استارتاپ ها وجود دارد این است که افراد باید سرمایه زیادی برای راه اندازی استارتاپ ها داشته باشند. بسیاری از استارتاپ ها به سرمایه زیادی نیاز دارند. از این رو بنیان گذاران این کسب و کارها با جذب سرمایه گذاران معتبر و یا استفاده از شتاب دهنده ها و … اقدام به جذب این سرمایه ها می نمایند؛ اما در عوض، استارتاپ های موفق بسیاری نیز وجود دارند که بدون نیاز به سرمایه، به موفقیت های زیادی دست یافته اند. به این نوع استارتاپ ها، بوت استرپ گفته می شود. هدف از نگارش این مقاله، آشنا کردن شما مخاطبان گرامی با این نوع کسب و کارها می باشد. پس، ما را در ادامه این مطلب همراهی نمایید.

استارتاپ Kayako
این استارتاپ که توسط یک جوان خلاق هندی راه اندازی شده است بر توانایی های افراد تأکید دارد. این استارتاپ در واقع یک نرم افزار است که به عنوان یک سرویس ابری فعالیت دارد و با مشتریان ارتباط برقرار می کند. استارتاپ Kayako تا به حال توانسته 131 هزار مشتری فعال داشته باشد. با توجه به پیشرفت هایی که این استارتاپ در سطح دنیا داشته است می توان چنین نتیجه گرفت که هیچ چیزی نمی تواند مانع پیشرفت شود. بنابراین باید به هنگام راه اندازی استارتاپ، به کارآمد بودن آن و این که بتواند به نیاز مشتریان پاسخ دهد، توجه نمود.

استارتاپ Basecamp
یکی دیگر از استارتاپ های موفق که کار خود را بدون نیاز به سرمایه بیرونی، آغاز کرده است استارتاپ Basecamp می باشد. این استارتاپ، نرم افزار مدیریت پروژه تحت وب است. شرکت های زیادی از خدمات این استارتاپ استفاده کرده و از آن رضایت کامل دارند. بنیانگذاران این استارتاپ، عامل موفقیت خود را اصولی بودن روند توسعه محصول خود، معرفی کرده اند. با توجه به موفقیت هایی که این کسب و کار به دست آورده است، باید اذعان داشت که روند توسعه محصول و یافتن بازار مناسب برای ارائه آن، از جمله مهمترین عوامل تأثیرگذار بر موفقیت استارتاپ ها به شمار می آیند.

استارتاپ Mail Chimp
این استارتاپ، آن دسته از مشاغلی را هدف گرفته است که در حوزه توسعه وب فعالیت می کنند. استارتاپ Mail Chimp جزو استارتاپ های موفق می باشد که توانسته افراد زیادی را نیز به کار بگیرد. امروزه این شرکت، 600 نفر کارمند داشته و یکی از پلتفرم هایی است که خدمات خود را در زمینه اتوماسیون بازاریابی به مشتریان ارائه می کند. عملکرد این استارتاپ به افرادی که قصد راه اندازی استارتاپ داشته باشند نشان می دهد باید تمرکز خود را بر روی ارائه خدمات کارآمد قرار دهند.

استارتاپ FusionCharts
یکی دیگر از استارتاپ های بوت استرپ، استارتاپ FusionCharts می باشد. تمرکز اصلی این کسب و کار بر روی محصول و خدمات ارائه شده است و بر روی جذب سرمایه، تمرکزی ندارد. موفقیت این استارتاپ هندی در حدی است که تمدران بزرگ نیز به استفاده از خدمات آن روی آورده اند. ایده این استارتاپ از ایده های نمودارهای انیمیشنی و تعاملی، الهام گرفته است.

استارتاپ RightNow

نمونه ای از استارتاپ هایی که بدون نیاز به سرمایه، شکل گرفته است استارتاپ RightNow است. این کسب و کار در واقع نرم افزاری است که به مشتریان، خدمات ارائه می کند. مشتریان این استارتاپ می توانند از خدمات آن نظیر بازاریابی و ، مدیریت بازخورد مشتریان و … نیز بهرمند شوند. هدف اصلی این استارت که یکی از استارتاپ های موفق جهان می باشد، جلب رضایت مشتریان است.

استارتاپ GitHub

یکی دیگر از استارتاپ هایی که بدون نیاز به سرمایه، شکل گرفته است استارتاپ GitHub است. این استارتاپ با استفاده از نرم افزار گیت، زمینه ای را فراهم کرده است تا توسعه دهندگان نرم افزار بتوانند نسخه را کنترل نمایند. این نرم افزار برای کدهای کامپیوتری استفاده می گردد و کاربران می توانند در این سایت، کدهای منبع را به راحتی به اشتراک بگذارند.

استارتاپ BigCommerce

این استارتاپ نیز یکی از استارتاپ های موفق می باشد که بدون سرمایه شکل گرفته است. این کسب و کار به مشتریان خود خدماتی در جهت پرداخت و تجارت الکترونیک ارائه می کند. این بوت استرپ با بازاریابی مناسب توانسته است به صورت آنلاین با شرکت های بزرگی وارد همکاری شده و امروزه یکی از استارتاپ ها با روند رشد بسیار سریع، شناخته شود. موفقیت BigCommerce در حدی است که در سال 2011 توانست در میان 5000 شرکت، رتبه 14 را به خود اختصاص دهد.
--------------------------------------------
reyson.ir

امروزه با پیشرفت‌های زیادی که در زمینه تکنولوژی اتفاق افتاده است، انواع مختلفی از شیوه‌های پرداخت و ارزهای دیجیتالی وارد این عرصه شده‌اند. ارز دیجیتال یا همان Cryptocurrency، نوعی پول دیجیتال است. اما این ارز دیجیتال رمزگذاری شده است که ویژگی خیلی مهمی به حساب می‌آید. بنابراین اگر در این زمینه فعالیت دارید ضروری است که دوره‌ آموزش ترید ارز دیجیتال را بگذرانید تا بتوانید با علم و دانش کافی وارد این عرصه شوید و سرمایه های خود را به راحتی از دست ندهید. اما قبل از این‌که به سراغ معرفی خدمات آکادمی امید فدوی برویم، باید نگاهی داشته باشیم به چیستی ارز دیجیتال و همچنین با برخی از مهم‌ترین صرافی‌های ارز دیجیتال مثل بایننس آشنا شویم.

ارز دیجیتال چیست؟
از ارز دیجیتال در کارهای مختلفی استفاده می‌شود. مثلاً برای کالا و یا انجام مبادله‌های بزرگ به سراغ استفاده از آن می‌روند. آن‌ها با استفاده از فناوری بلاکچین کار می‌کنند. بلاکچین (blockchain) نوعی سیستم غیرمتمرکز است که معاملات ارز دیجیتال را مدیریت و کنترل می‌کند و در عین حال امنیت این کارها را نیز تامین می‌کند.

بهترین خصوصیت ارز دیجیتال که باعث شده در دنیای مدرن امروز طرفداران زیادی داشته باشد همین غیرمتمرکز بودن آن است. این سیستم با ساختار پیچیده‌ اش به گونه‌ای ساخته شده که تحت کنترل هیچ مرکز خاصی نیست و دولت‌ها نمی‌توانند بر روی آن نظارت و دخالت کنند.

پس به همین دلیل شما می‌توانید خودتان به تنهایی و بدون واسطه معاملات را انجام دهید و ارز دیجیتال (یا همان پول در دنیای واقعی) را جابه جا کنید.
آیا سرمایه‌گذاری روی ارز دیجیتال کار خوبی است؟
نکته مهمی که درباره ارز دیجیتال وجود دارد و باید همیشه آن را در نظر داشته باشید، ریسک سرمایه‌‌گذاری با توجه به کاری که می‌خواهید انجام دهید است. یعنی بسیاری از سرمایه‌گذارها صرفاً بر اساس حدس و گمان و پیشرفت‌های معمولی که ارز دیجیتال دارد نسبت به این کار اقدام می‌کنند. درحالی که رمزارز در عمل هیچ تفاوتی با پول نقد ندارد. پس همان‌طور که شما مقداری پول نقد را ذخیره می‌کنید تا با گذر زمان قیمتش بیش‌تر شود، برای سودآوری بیش‌تر در زمینه ارز دیجیتال هم مجبورید تا مبلغ بالاتری را سرمایه قرار دهید. با این روش در واقع شما هیچ کار خاصی انجام نمی‌دهید و همه‌چیز را به دست شانس می‌سپارید. به همین دلیل است که دوره آموزش ترید ارز دیجیتال را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

با این تفاسیر بهتر است از ارز دیجیتال در راه کاری که واقعاً برای آن ایجاد شده استفاده کنید و سعی کنید که به همان روش از آن سود بگیرید. شما می‌توانید این کار را خیلی راحت و با استفاده از دوره‌ نوابغ دیجیتال آکادمی امید فدوی انجام دهید. این آکادمی آماده کمک به شما در جهت ترید ارز دیجیتال و آموزش صفر تا صد بایننس هستند که در ادامه درباره‌‌شان توضیحات بیش‌تری می‌دهیم.

دلیل محبوبیت ارز دیجیتال چیست؟
همان‌طور که در بخش‌های قبلی توضیح دادیم، ارز دیجیتال یا کریپتوکارنسی‌ها امروزه محبوبیت زیادی دارند. در اینجا چند مورد از دلایل محبوبیت آن‌ها را بررسی می‌کنیم:

با توجه به پیش‌بینی متخصصان، ارزش ارزهای دیجیتال مثل بیت‌کوین به طور روزانه در حال بالا رفتن است و سرمایه‌گذاری روی آن‌ها به نوعی رقابت تبدیل شده است. پس منطقی است که بسیاری از مردم به سوی این شکل جدید از سرمایه‌گذاری می‌آیند. بنابراین شرکت در دوره آموزش ترید ارز دیجیتال نوعی سرمایه‌گذاری بلند مدت برای شما است.
خیلی‌ از مصرف‌کنندگان ارز دیجیتال به خاطر امنیت و رمزنگاری بودن آن است که از آن استفاده می‌کنند. این شیوه معامله برخلاف انواع قدیمی‌تر نه تنها ایمن است بلکه سریع‌تر و کم‌هزینه‌تر است. به همین خاطر بسیاری از تجار و کسانی که با معامله‌های بزرگ سر و کار دارند ترجیح می‌دهند از ارز دیجیتال استفاده کنند.
اما در این میان گروهی هستند که به ارز دیجیتال نگاهی شبیه به بورس دارند. یعنی صرفاً برای سوددهی و افزایش سرمایه اولیه از آن استفاده می‌کنند و هیچ فعالیتی تحت عنوان انتقال پول برای معامله ندارند. در دوره‌های آکادمی امید فدوی تمام اصول این کار را از پایه یاد می‌گیرد و پیشرفت می‌کنید.
ترید ارز دیجیتال یعنی چه؟
ترید (Trade) در اصل به معنی معامله کردن است. بنابراین ترید ارز دیجیتال به معنی انجام هرگونه معامله از طریق ارز دیجیتال است. این کار در نگاه اول به نظر سخت و ریسکی به نظر می‌رسد. ولی اگر به خوبی آموزش‌های لازم را یاد بگیرید می‌توانید در مدت زمان خیلی کوتاهی به سودآوری از طریق معامله یا همان ترید ارز دیجیتال برسید. آکادمی امید فدوی با بسته‌های آموزشی ویژه‌ای که تهیه کرده است به شما کمک می‌کند تا در سریع‌ترین زمان ممکن به پیشرفت‌های زیادی در این زمینه برسید.

همان‌طور که هدف اصلی هر کسب و کار و تجارتی رسیدن به سود است، در ترید ارز دیجیتال هم اولویت با رسیدن به بهترین سود و درآمد است. اما این کار نیازمند دقت و کار کافی است. به طور مثال لازم است تا به طور مرتب نمودارها و اخبار ارز دیجیتال را دنبال کنید و به اندازه‌ای نکته‌سنج باشید که متوجه کوچک‌ترین تغییرات شوید. بعضی‌ها این کار را به بورس تشبیه می‌کنند. در واقع در اینجا هم مثل بورس، شما باید سریع باشید و به محض وقوع نوسان آن را ارزیابی کرده و نسبت به یا ارز اقدام نمایید.

اما این کار ساده‌ای نیست. شما برای این‌که بتوانید به خوبی در زمینه ترید ارز دیجیتال مسلط شوید لازم است اطلاعات زیادی را در زمینه نظام‌های مالی جهان و ارز دیجیتال کسب کنید. همچنین باید از تمامی مراحل شکل‌گیری و انجام این کار آگاهی داشته باشید تا بتوانید در هر موقعیتی داده‌ها و نمودارها را بدون نیاز به واسطه تحلیل کنید. زیرا در این صورت است که به بهترین میزان سود می‌رسید. اگر قصد دارید دوره‌های آموزشی ترید ارز دیجیتال را بگذرانید بهتر است هرچه زودتر به سایت آکادمی امید فدوی مراجعه کنید و به یکی از نوابغ ارز دیجیتال تبدیل شوید.
چگونه می‌توانید ارز دیجیتال ب؟
برخی از ارزهای دیجیتال شناخته شده مثل بیت‌کوین را به راحتی می‌شود با پول معمولی و حتی به صورت نقدی . اما انواع جدیدتر و یا کم‌تر معروف ارز دیجیتال را گاهی لازم است که به وسیله خود بیت‌کوین و یا دیگر ارزهای رمزنگاری شده اری کنید.

برای ارز دیجیتال شما در مرحله اول به یک کیف پول دیجیتال نیاز دارید که این ارزهای اری شده را در خود نگهدارد. داشتن کیف پول دیجیتال همچنین برای انجام دیگر معاملات هم لازم است. سپس باید از طریق واسطه‌های مختلف و صرافی‌هایی مثل بایننس (Binance) نسبت به ارز مورد نیازتان اقدام کنید و در ادامه می‌توانید سرمایه‌ را به شکل ارزهای مختلفی مثل بیت‌کوین دریافت کنید.

بهترین صرافی ارز دیجیتال کدام است؟
یکی دیگر از مواردی که برای ورود به عرصه ارز دیجیتال لازم است بدانید، این است که از کجا و چطور ارز ب. یکی از بهترین صرافی‌هایی که امروزه برای ترید و به طور کلی انجام معاملات ارز دیجیتال انجام می‌شود بایننس (Binance) است. این صرافی به شما امکانات متنوع و گسترده‌ای می‌دهد. فرقی ندارد که بخواهید بیت‌کوین ب و یا یک ارز دیجیتال دیگر، با بایننس می‌توانید هر معامله‌ای را با هر نوع ارز دیجیتالی انجام دهید. اما جدا از انجام معاملات و ترید ارز دیجیتال، بایننس نموداری از نوسان‌ها و تغییرات ارزهای دیجیتال می‌دهد تا بتوانید بهتر تصمیم‌گیری کنید.

کار کردن با این صرافی نسبتا سخت است اما با این حال لازم است برخی از نکات جزئی اما خیلی مهم آن را پیش از شروع یاد بگیرید. این موارد شاید بی‌اهمیت به نظر برسند اما بعد می‌فهمید که چقدر در پیشرفت و سودآوری و البته حفظ سرمایه تان کمک کرده است. در بسته آموزش صفر تا صد بایننس نه تنها این نکات را یاد می‌گیرد بلکه نحوه کارکردن با این صرافی را از پایه آموزش می‌بینید و دیگر به هیچ کمکی در این زمینه نیاز نخواهید داشت.